-
تفاوت!!!!(پست4)
دوشنبه 1 شهریورماه سال 1389 15:22
یاد دارم در غروبی سرد سرد میگذشت ازکوچه ما دوره گرد داد میزد: کهنه قالی میخرم دسته دوم جنس عالی میخرم کاسه وظرف سفالی میخرم گر نداری کوزه خالی میخرم اشک در چشمان بابا حلقه بست عاقبت آهی کشید بغضش شکست اول ماه است و نان در سفره نیست ای خدا شکرت ولی این زندگیست؟ بوی نان تازه هوشش برده بود اتفاقا مادرم هم روزه بود خواهرم...
-
تناقض# (پست 3)
دوشنبه 1 شهریورماه سال 1389 13:32
دیگه گیجه گیجم! هر کی یه چیز میگه خودم یه چیز میبینم... هیچ کدومشم 100٪نیست! شاید اصلا این قضایا به من ربطی نداره! حالا بگذریم! ایشاالله که در نهایت هیچ کی ضربه ی روحی نمیبینه دیگه! خوب چه طولین!؟!؟! خوبین!؟!!؟!؟! من خوبم نسباتا! الان حوصله ی بد بودن رو ندارم... مجددا بگذرم... راستی این مطلب به نظرم جالب اومد: توی...
-
بی وفاییه آدما حد و اندازه نداره...(پست2)
یکشنبه 31 مردادماه سال 1389 23:24
دوس دارم مطالبم خواننده داشته باشه! اما شاید یه کمی طول بکشی... بگذریم... آدما عجب روحیات غیر قابل درکی دارن... یه مدتی یکیو داشتم که خیلی دوسم داشت... بعد از اتفاقاتی که جریانش مفصله دیگه ما با هم نبودیم... بعد 5ماه گفت دیگه بهم علاقه نداره... رفت با یکی دیگه... من ناراحت شدم اما امیدوار بودم با هم بمونن... چون هر...
-
آشنایی(پست1)
یکشنبه 31 مردادماه سال 1389 21:42
۳لام! هدف از ایجاد وب صرفا درد و دل و این حرفاس قبلا یه بلاگفا داشتم که به دلایل امنیتی منحدم شد ایندفه به توصیه ی دوستان به اسکای افتخار دادیم حالا میگم درد و دل!اگه غیر درد و دل کارای دیگه کردیم شما سخت نگیرین آخه جدیدا چیزی نیس که منو غصه دار کنه زندگی به یکنواختیه تمام میگذره خوب... به عنوان پست اول همین چند خط...