تفاوت!!!!(پست4)

یاد دارم در غروبی سرد سرد 

             میگذشت ازکوچه ما دوره گرد  

داد میزد: کهنه قالی میخرم  

              دسته دوم جنس عالی میخرم  

کاسه وظرف سفالی میخرم 

              گر نداری کوزه خالی میخرم 

  اشک در چشمان بابا حلقه بست  

             عاقبت آهی کشید بغضش شکست  

اول ماه است و نان در سفره نیست  

            ای خدا شکرت ولی این زندگیست؟ 

بوی نان تازه هوشش برده بود 

            اتفاقا مادرم هم روزه بود  

خواهرم بی روسری بیرون دوید 

            گفت اقا سفره خالی میخرید. ؟؟؟ 

 

---------------------------------------- 

تفاوت بین آدما رو میبینید! 

میبینید چه قد بینشون فاصله افتاده... 

حیف که حتی خیلیا به این مطلب به چشم یه شعر ساده نیگاه میکنن که خیلی راحت از روش عبور میکنن! 

یا در نهایت اگه خیلی با مرام باشن میگنن:"خیلی قشنگ بود!تحت تاثیر قرار گرفتم..." 

 

 

(نظر بدید ها!کمکم کنین وبم پر بازدید شه

        بدرود

نظرات 1 + ارسال نظر
aseman دوشنبه 1 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 04:26 ب.ظ http://asemanebarani.blogdoon.com/

منم غمی گریخته از دیرار وحشی عشق

سلام شعربدی نبود وباید بگم کمی منو به فکر فرو برد ولی از بیت سوم به بعد کمی دچار تناقض شده بود مخصوصا در مصراع دوم همین بیتودر بیت ششم بوی نان تازه کمی گنگ بود ولی مصراع آخرت تقریبا معایبشعرت رو از بین برده ودر کل بهت تبریک میگم وامیدوارم با تلاش وسعی مستمر بهتر بنویسی .

asa

مرسی عزیزم که اشکالاتشو گفتی!
منم گاهی شعر میگم!اما این مال من نیست!من جایی دیدم اینجا گذاشتم!
منبعو ذکر نکردم چون اونجا منبعی نبود براش
ببخشید دیگه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد